کانون فرهنگی و هنری اسرار روداب

مسجد جامع روداب

شهادت امام باقر(ع)تسل?ت باد

دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۱، ۱۱:۵۹ ق.ظ

زندگ?نامه امام محمد باقر(ع).

نام مبارک امام پنجم محمد بود .

لقب آن حضرت باقر ?ا باقرالعلوم است ,بد?ن جهت که : در?اى دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت .

القاب د?گرى مانند شاکر و صابر و هادى ن?ز براى آن حضرت ذکر کردهاند که هر?ک بازگو?نده صفتى از صفات آن امام بزرگوار بوده است .

کن?ه امام ابوجعفر بود .

مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبى ( ع )است .

بنابرا?ن نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن ( ع )و از سوى پدر به امام حس?ن ( ع ) م?رس?د .

پدرش حضرت س?دالساجد?ن , امام ز?ن العابد?ن , على بن الحس?ن ( ع ) است .


 




تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57 هجرى در مد?نه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت س?دالشهداء کودکى بود که به چهارم?ن بهار زندگ?ش نزد?ک م?شد .

دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95 هجرى که سال درگذشت امام ز?ن العابد?ن ( ع ) است آغاز شد و تا سال 114 ه . ?عنى مدت 19 سال و چند ماه ادامه داشته است .

در دوره امامت امام محمد باقر ( ع ) و فرزندش امام جعفرصادق ( ع ) مسائلى مانند انقراض امو?ان و بر سر کار آمدن عباس?ان و پ?دا شدن مشاجرات س?اسى و ظهور سرداران و مدع?انى مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانى و د?گران مطرح است , ترجمه کتابهاى فلسفى و مجادلات کلامى در ا?ن دوره پ?ش م?آ?د , و عدهاى از مشا?خ صوف?ه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پ?دا م?شوند .

قاض?ها و متکلمانى به دلخواه مقامات رسمى و صاحب قدرتان پد?دم?آ?ند و فقه و قضاء و عقا?د و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفس?ر م?نما?د , و تعل?مات قرآنى - به و?ژه مسأ له امامت و ولا?ت را , که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا , افکار بس?ارى از حق طلبان را به حقان?ت آل على ( ع ) متوجه کرده بود , و پرده از چهره زشت ستمکاران اموى ود?ن به دن?ا فروشان برگرفته بود , به انحراف م?کشاندند و احاد?ث نبوى را دربوته فراموشى قرار م?دادند .

برخى ن?ز احاد?ثى به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و?ا مشغول جعل بودند و ?ا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون م?نمودند .

ا?نها عواملى بود بس?ار خطرناک که با?د حافظان و نگهبانان د?ن در برابر آنهابا?ستند .

بد?ن جهت امام محمد باقر ( ع ) و پس از وى امام جعفر صادق ( ع )از موقع?ت مساعد روزگار س?اسى , براى نشر تعل?مات اص?ل اسلامى و معارف حقه بهره جستند , و دانشگاه تش?ع و علوم اسلامى را پا?هر?زى نمودند .

ز?را ا?ن امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حق?قى تعل?مات پ?امبر( ص ) و ناموس و قانون عدالت بودند , و م?با?ست به ترب?ت شاگردانى عالم و عامل و ?ارانى شا?سته و فداکار دست ?ازند , و فقه آل محمد ( ص ) را جمع و تدو?ن و تدر?س کنند .

به هم?ن جهت محضر امام باقر ( ع ) مرکز علماء ودانشمندان و راو?ان حد?ث و خط?بان و شاعران بنام بود .

در مکتب ترب?تى امام باقر ( ع ) علم و فض?لت به مردم آموخته م?شد .

ابوجعفر امام محمد باقر ( ع )متولى صدقات حضرت رسول ( ص ) و ام?رالمؤمن?ن ( ع ) و پدر و جد خود بود وا?ن صدقات را بر بنى هاشم و مساک?ن و ن?ازمندان تقس?م م?کرد , و اداره آنهارا از جهت مالى به عهده داشت .

امام باقر ( ع ) داراى خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامى بود .

س?رت و صورتش ستوده بود .

پ?وسته لباس تم?ز و نوم?پوش?د .

در کمال وقار و شکوه حرکت م?فرمود .

از آن حضرت م?پرس?دند : جدت لباس کهنه و کم ارزش م?پوش?د , تو چرا لباس فاخر بر تن م?کنى ؟ پاسخ م?داد : مقتضاى تقواى جدم و فرماندارى آن روز , که محرومان و فقرا و ته?دستان ز?ادبودند , چنان بود .

من اگر آن لباس بپوشم در ا?ن انقلاب افکار , نم?توانم تعظ?م شعائر د?ن کنم .

امام پنجم ( ع ) بس?ار گشادهرو و با مؤمنان و دوستان خو?ش برخورد بود .

با همه اصحاب مصافحه م?کرد و د?گران را ن?ز بد?ن کار تشو?ق م?فرمود .

در ضمن سخنانش م?فرمود : مصافحه کردن کدورتهاى درونى را از ب?ن م?برد و گناهان دوطرف - همچون برگ درختان در فصل خزان - م?ر?زد .

امام باقر ( ع ) در صدقات و بخشش و آداب اسلامى مانند دستگ?رى از ن?ازمندان و تش??ع جنازه مؤمن?ن وع?ادت از ب?ماران و رعا?ت ادب و آداب و سنن د?نى , کمال مواظبت را داشت .

م?خواست سنتهاى جدش رسول الله ( ص ) را عملا در ب?ن مردم زنده کند و مکارم اخلاقى را به مردم تعل?م نما?د .

در روزهاى گرم براى رس?دگى به مزارع و نخلستانها ب?رون م?رفت , و باکارگران و کشاورزان ب?ل م?زد و زم?ن را براى کشت آماده م?ساخت .

آنچه ازمحصول کشاورزى - که با عرق جب?ن و کد ?م?ن - به دست م?آورد در راه خدا انفاق م?فرمود .

بامداد که براى اداى نماز به مسجد جدش رسول الله ( ص ) م?رفت , پس از گزاردن فر?ضه , مردم گرداگردش جمع م?شدند و از انوار دانش و فض?لت اوبهرهمند م?گشتند .

مدت ب?ست سال معاو?ه در شام و کارگزارانش در مرزهاى د?گر اسلامى درواژگون جلوه دادن حقا?ق اسلامى - با زور و زر و تزو?ر و اج?ر کردن عالمان خودفروخته - کوشش بس?ار کردند .

ناچار حضرت سجاد ( ع ) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر ( ع ) پس از واقعه جانگداز کربلا و ستمهاى ب?سابقه آل ابوسف?ان , که مردم به حقان?ت اهل ب?ت عصمت ( ع ) توجه کردند , در اصلاح عقا?د مردم به و?ژه در مسأ له امامت و رهبرى , که تنها شا?سته امام معصوم است , سعى بل?غ کردندو معارف حقه اسلامى را - در جهات مختلف - به مردم تعل?م دادند ; تا کار نشر فقه و احکام اسلام به جا?ى رس?د که فرزند گرامى آن امام , حضرت امام جعفر صادق ( ع ) دانشگاهى با چهار هزار شاگرد پا?هگذارى نمود , و احاد?ث و تعل?مات اسلامى را در اکناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد .

امام سجاد ( ع )با زبان دعا و مناجات و ?ادآورى از مظالم اموى و امر به معروف و نهى از منکرو امام باقر ( ع ) با تشک?ل حلقههاى درس , زم?نه ا?ن امر مهم را فراهم نمود ومسائل لازم د?نى را براى مردم روشن فرمود .

رسول اکرم اسلام ( ص ) در پرتو چشم واقع ب?ن و با روشن ب?نى وحى الهى وظا?فى را که فرزندان و اهل ب?ت گرام?اش در آ?نده انجام خواهند داد و نقشى را که در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت , ضمن احاد?ثى که از آن حضرت روا?ت شده , تع??ن فرموده است .

چنان که در ا?ن حد?ث آمده است : روزى جابر بن عبدالله انصارى که در آخر عمر دو چشم جهان ب?نش تار?ک شده بود به محضر حضرت سجاد ( ع ) شرف?اب شد .

صداى کودکى را شن?د , پرس?د ک?ستى ؟ گفت من محمد بن على بن الحس?نم , جابر گفت : نزد?ک ب?ا , سپس دست او راگرفت و بوس?د و عرض کرد : روزى خدمت جدت رسول خدا ( ص ) بودم .

فرمود : شا?د زنده بمانى و محمدبن على بن الحس?ن که ?کى از اولاد من است ملاقات کنى .سلام من را به او برسان و بگو : خدا به تو نور حکمت دهد .علم و د?ن را نشر بده .

امام پنجم هم به امر جدش ق?ام کرد و در تمام مدت عمر به نشر علم و معارف د?نى و تعل?م حقا?ق قرآنى و احاد?ث نبوى ( ص ) پرداخت .

ا?ن جابر بن عبدالله انصارى همان کسى است که در نخست?ن سال بعد از شهادت حضرت امام حس?ن ( ع ) به همراهى عط?ه که مانند جابر از بزرگان و عالمان باتقوا و از مفسران بود , در اربع?ن حس?نى به کربلا آمد و غسل کرد , و در حالى که عط?ه دستش را گرفته بود در کنار قبر مطهر حضرت س?دالشهداء آمد و ز?ارت آن سرور شه?دان را انجام داد .

بارى , امام باقر عل?ه السلام منبع انوار حکمت و معدن احکام الهى بود .

نام نامى آن حضرت با دهها و صدها حد?ث و روا?ت وکلمات قصار و اندرزها?ى همراه است , که به و?ژه در 19 سال امامت براى ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شا?سته خود ب?ان فرموده است .

بنا به روا?اتى که نقل شده است , در ه?چ مکتب و محضرى دانشمندان خاضعتر و خاشعتر ازمحضر محمد بن على ( ع ) نبودهاند .

در زمان ام?رالمؤمن?ن على ( ع ) گوئ?ا , مقام علم و ارزش دانش هنوز -چنان که با?د - بر مردم روشن نبود , گو?ا مسلمانان هنوز قدم از تنگناى ح?ات مادى ب?رون ننهاده و از زلال دانش علوى جامى ننوش?ده بودند , و در کنار در?اى ب?کران وجود على ( ع ) تشنه لب بودند و جز عدهاى معدود قدر چونان گوهرى رانم?دانستند .

ب? جهت نبود که مولاى متق?ان بارها م?فرمود : سلونى قبل از تفقدونى پ?ش از آنکه من را از دست بده?د از من بپرس?د .

و بارها م?گفت : من به راههاى آسمان از راههاى زم?ن آشناترم .

ولى کو آن گوهرشناسى که قدر گوهر وجودعلى را بداند ؟ اما به تدر?ج , به و?ژه در زمان امام محمد باقر ( ع ) مردم کم کم لذت علوم اهل ب?ت و معارف اسلامى را درک م?کردند , و مانند تشنه لبى که سالها از لذات آب گوارا محروم مانده و ?ا قدر آن را ندانسته باشد , زلال گواراى دانش امام باقر ( ع ) را در?افتند و تسل?م مقام علمى امام ( ع ) شدند , و به قول ?کى از مورخان : مسلمانان در ا?ن هنگام از م?دان جنگ و لشکر کشى متوجه فتح دروازههاى علم و فرهنگ شدند .

امام باقر ( ع ) ن?ز چون زم?نه ق?ام بالس?ف ( ق?ام مسلحانه ) در آن زمان - به علت خفقان فراوان و کمبودحماسه آفر?نان - فراهم نبود , از ا?ن رو , نشر معارف اسلام و فعال?ت علمى راو هم مبارزه عق?دتى و معنوى با سازمان حکومت اموى را , از ا?ن طر?ق مناسبترم?د?د , و چون حقوق اسلام هنوز ?ک دوره کامل و مفصل تدر?س نشده بود , به فعال?تهاى ثمر بخش علمى در ا?ن زم?نه پرداخت .

اما بد?ن خاطر که نفس شخص?ت امام و س?ر تعل?مات او - در ابعاد و مرزهاى مختلف - بر ضرر حکومت بود , مورد اذ?ت و ا?ذاء دستگاه قرار م?گرفت .

در ع?ن حال امام ه?چگاه از اهم?ت تکل?فى شورش ( عل?ه دستگاه ) غافل نبود , و از راه د?گرى ن?ز آن را دامن م?زد : و آن راه , تجل?ل و تأ ??د برادر شورش?اش ز?د بن على بن الحس?ن بود .

روا?اتى در دست است که وضع امام محمد باقر ( ع ) که خود - در روزگارش - مرزبان بزرگ فکرى و فرهنگى بوده و نقش مهمى در نشر اخلاق و فلسفه اص?ل اسلامى و جهان ب?نى خاص قرآن , و تنظ?م مبانى فقهى و ترب?ت شاگردانى مانند امام شافعى و تدو?ن مکتب داشته , موضع انقلابى برادرش ز?د را ن?ز تأ ??دم?کرده است چنانکه نقل شده امام محمد باقر ( ع ) م?فرمود : خداوندا پشت من را به ز?د محکم کن .

و ن?ز نقل شده است که روزى ز?د بر امام باقر ( ع ) وارد شد , چون امام ( ع ) ز?د بن على را د?د , ا?ن آ?ه را تلاوت کرد : ?ا ا?ها الذ?ن آمنوا کونوا قوام?ن بالقسط شهداء لله .

?عنى : اى مؤمنان , بر پاى دارندگان عدالت باش?د و گواهان , خداى را .

آنگاه فرمود : انت و الله ?ا ز?د من اهل ذلک , اى ز?د , به خدا سوگندتو نمونه عمل به ا?ن آ?هاى .

م?دان?م که ز?د برادر امام محمد باقر ( ع ) که تحت تأ ث?ر تعل?مات ائمه ( ع ) براى اقامه عدل و د?ن ق?ام کرد .

سرانجام عل?ه هشام به عبدالملک اموى ,در سال ( 120 ?ا 122 ) زمان امامت امام جعفر صادق ( ع ) خروج کرد و دستگاه جبار , ناجوانمردانه او را به قتل رساند .

بدن مقدس ز?د را سالها بر دار کردند و سپس سوزان?دند .

و چنانکه تار?خ م?نو?سد : گرچه نهضت ز?د ن?ز به نت?جهاى ن?نجام?د و ق?امهاى د?گرى ن?ز که در ا?ن دوره به وجود آمد , از جهت ظاهرى به نتا?جى نرس?د , ولى ا?ن ق?امها و اقدامها در تار?خ تش?ع موجب تحرک و ب?دارى و بروز فرهنگ شهادت عل?ه دستگاه جور به شمار آمده و خون پاک ش?عه را درجوشش و غل?ان نگهداشته و خط شهادت را تا زمان ما در تار?خ ش?عه ادامه داده است .

امام باقر ( ع ) و امام صادق ( ع ) گرچه به ظاهر به ا?ن ق?امها دست ن?از?دند , که زم?نه را مساعد نم?د?دند , ولى در هر فرصت و موقع?ت به تصح?ح نظر جامعه درباره حکومت و تعل?م و نشر اصول اسلام و روشن کردن افکار , که نوعى د?گر از مبارزه است , دست زدند .

چه در ا?ن دوره , حکومت اموى رو به زوال بود و فتنه عباس?ان دامنگ?ر آنان شده بود , از ا?ن رو بهتر?ن فرصت براى نشرافکار زنده و ترب?ت شاگردان و آزادگان و ترس?م خط درست حکومت , پ?ش آمده بود و در حق?قت مبارزه س?اسى به شکل پا?هر?زى و تدو?ن اصول مکتب - که امرى بس?ار ضرورى بود - پ?ش آمد .

اما چنان که اشاره شد , دستگاه خلافت آنجا که پاى مصالح حکومتى پ?ش م?آمدو احساس م?کردند امام ( ع ) نقاب از چهره ظالمانه دستگاه برم?گ?رد و خط صح?ح را در شناخت امام معصوم ( ع ) و امامت که دنباله خط رسالت و بالاخره حکومت الله است تعل?م م?دهد , تکان م?خوردند و دست به ا?ذاء و آزار وشکنجه امام ( ع ) م?زدند و گاه به زجر و حبس و تبع?د ... براى شناخت ا?ن امر , به ب?ان ا?ن واقعه که در تار?خ ?اد شده است م?پرداز?م : در ?کى از سالها که هشام بن عبدالملک , خل?فه اموى , به حج م?آ?د , جعفر بن محمد , امام صادق , در خدمت پدر خود , امام محمد باقر , ن?ز به حج م?رفتند .

روزى در مکه , حضرت صادق , در مجمع عمومى سخنرانى م?کند و در آن سخنرانى تأ ک?د بر سر مسأ له پ?شوا?ى و امامت و ا?نکه پ?شوا?ان بر حق و خل?فههاى خدا در زم?ن ا?شانند نه د?گران , و ا?نکه سعادت اجتماعى و رستگارى در پ?روى از ا?شان است و ب?عت با ا?شان و ... نه د?گران .

ا?ن سخنان که در بحبوحه قدرت هشام گفته م?شود , آن هم در مکه در موسم حج , طن?نى بزرگ م??ابد و به گوش هشام م?رسد .

هشام در مکه جرأ ت نم?کند و به مصلحت خود نم?ب?ند که متعرض آنان شود .

اما چون به دمشق م?رسد , مأ مور به مد?نه م?فرستد و از فرماندارمد?نه م?خواهد که امام باقر ( ع ) و فرزندش را به دمشق روانه کرد , و چن?ن م?شود .

حضرت صادق ( ع ) م?فرما?د : چون وارد دمشق شد?م , روز چهارم ما را به مجلس خود طلب?د .

هنگامى که به مجلس او درآمد?م , هشام بر تخت پادشاهى خو?ش نشسته و لشکر و سپاه?ان خود را در سلاح کامل غرق ساخته بود , و در دو صف دربرابر خود نگاه داشته بود .

ن?ز دستور داده بود تا آماج خانهاى ( جاها?ى که درآن نشانه براى ت?راندازى م?گذارند ) در برابر او نصب کرده بودند , و بزرگان اطراف?ان او مشغول مسابقه ت?راندازى بودند .

هنگامى که وارد ح?اط قصر او شد?م , پدرم در پ?ش م?رفت و من از عقب او م?رفتم , چون نزد?ک رس?د?م , به پدرم گفته : شما هم همراه ا?نان ت?ر ب?نداز?د پدرم گفت : من پ?ر شدهام .

اکنون ا?ن کار از من ساخته ن?ست اگر من را معاف دارى بهتر است .

هشام قسم ?اد کرد : به حق خداوندى که ما را به د?ن خود و پ?غمبر خود گرامى داشت , تورا معاف نم?دارم .

آنگاه به ?کى از بزرگان بنى ام?ه امر کرد که ت?ر و کمان خود را به او ( ?عنى امام باقر - ع - ) بده تا او ن?ز در مسابقه شرکت کند .

پدرم کمان را از آن مرد بگرفت و ?ک ت?ر ن?ر بگرفت و در زه گذاشت و به قوت بکش?د و بر م?ان نشانه زد .

سپس ت?ر د?گر بگرفت و بر فاق ت?ر اول زد ... تاآنکه نه ت?ر پ?اپى افکند .

هشام از د?دن ا?ن چگونگى خشمگ?ن گشت و گفت : ن?ک ت?ر انداختى اى ابوجعفر , تو ماهرتر?ن عرب و عجمى در ت?راندازى .

چرام?گفتى من بر ا?ن کار قادر ن?ستم ؟ ...

بگو : ا?ن ت?راندازى را چه کسى به تو?اد داده است .

پدرم فرمود : م?دانى که در م?ان اهل مد?نه , ا?ن فن شا?ع است .

من در جوانى چندى تمر?ن ا?ن کار کردهام .

سپس امام صادق ( ع ) اشاره م?فرما?د که : هشام از مجموع ماجرا غضبناک گشت و عازم قتل پدرم شد .

در همان محفل هشام بر سر مقام رهبرى و خلافت اسلامى با امام باقر ( ع ) سخن م?گو?د .

امام باقر درباره رهبرى رهبران بر حق و چگونگى اداره اجتماع اسلامى و ا?نکه رهبر ?ک اجتماع اسلامى با?د چگونه باشد , سخن م?گو?د .

ا?نها همه هشام را - که فاقد آن صفات بوده است و غاصب آن مقام -ب?ش از پ?ش ناراحت م?کند .

بعضى نوشتهاند که : امام باقر را در دمشق به زندان افکند .

و چون به او خبر م?دهند که زندان?ان دمشق مر?د و معتقد به امام ( ع ) شدهاند , امام را رها م?کند و به شتاب روانه مد?نه م?نما?د .

و پ?کى سر?ع , پ?ش از حرکت امام از دمشق , م?فرستد تا در آباد?ها و شهرهاى سر راه همه جا عل?ه آنان ( امام باقر و امام صادق ع ) تبل?غ کنند تا بد?ن گونه ,مردم با آنان تماس نگ?رند و تحت تأ ث?ر گفتار و رفتارشان واقع نشوند .

با ا?ن وصف امام ( ع ) در ا?ن سفر , از تماس با مردم - حتى مس?ح?ان - و روشن کردن آنان غفلت نم?ورزد .

جالب توجه و قابل دقت و ?ادگ?رى است که امام محمد باقر ( ع ) وص?ت م?کند به فرزندش امام جعفر صادق ( ع ) که مقدارى از مال او را وقف کند , تاپس از مرگش , تا ده سال در ا?ام حج و در منى محل اجتماع حاج?ها براى سنگ انداختن به ش?طان ( رمى جمرات ) و قربانى کردن براى او محفل عزا اقامه کنند .

توجه به موضوع و تع??ن مکان , اهم?ت بس?ار دارد .

به گفته صاحب الغد?ر -زنده ?اد علامه ام?نى - ا?ن وص?ت براى آن است که اجتماع بزرگ اسلامى , در آن مکان مقدس با پ?شواى حق و رهبر د?ن آشنا شود و راه ارشاد در پ?ش گ?رد , واز د?گران ببرد و به ا?ن پ?شوا?ان بپ?وندد , و ا?ن نها?ت حرص بر هدا?ت مردم است و نجات دادن آنها از چنگال ستم و گمراهى .

شهادت امام باقر ( ع )

حضرت امام محمد باقر ( ع ) 19 سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام ز?ن العابد?ن ( ع ) زندگى کرد و در تمام ا?ن مدت به انجام دادن وظا?ف خط?ر امامت , نشر و تبل?غ فرهنگ اسلامى , تعل?م شاگردان , رهبرى اصحاب و مردم , اجرا کردن سنتهاى جد بزرگوارش در م?ان خلق , متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صح?ح رهبرى و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعى و امام معصوم , که تنها خل?فه راست?ن خدا و رسول ( ص ) در زم?ن است , پرداخت و لحظهاى از ا?ن وظ?فه غفلت نفرمود .

سرانجام در هفتم ذ?حجه سال 114 هجرى در سن 57 سالگى در مد?نه به وس?له هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست .

پ?کر مقدسش را در قبرستان بق?ع - کنارپدر بزرگوارش - به خاک سپردند .

زنان و فرزندان

فرزندان آن حضرت را هفت نفر نوشتهاند : ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق ( ع ) و عبدالله که مادرشان ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر بود .

ابراه?م و عب?دالله که از ام حک?م بودند و هر دو در زمان ح?ات پدر بزرگوارشان وفات کردند .

على و ز?نب و ام سلمه که از ام ولد بودند .


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۸/۰۱
هادی قلعه نوی

نظرات  (۱)

السلام عل?ک ?ا محمد بن عل? الباقر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی