کانون فرهنگی و هنری اسرار روداب

مسجد جامع روداب

۱۳۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کانون اسرار روداب» ثبت شده است

دهه فجر مبارک باد

دهه فجر بر فجر آفر?نان مبارک باد؛

دهه فجر از نگاه مقام معظم رهبر?

دهه فجر ،‌ سرآغاز طلوع اسلام،‌ خاستگاه ارزشها? اسلام?، مقطع رها?? ملت ا?ران و بخش? از تار?خ ماست که گذشته را از آ?نده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولد? دوباره ?افت و ا?ن دهه در تار?خ ا?ران نقطه ا? تع??ن کننده و ب? مانند بشمارم?رود. تا قبل از انقلاب اسلام?،‌ در ا?ران نظام اسلام? وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ? «غالب و مغلوب» و« سلطان و رع?ت » بود وپادشاهان احساس م?‌کردند که فاتح?ن? هستند که بر مردم غلبه ?افته اند و حضرت امام رضوان الله تعال? عل?ه ا?ن سلسله مع?وب را قطع کردند و نقطه ? عطف? در تار?خ ا?ران بوجودآوردند و شمش?ر اسلام مردم را عل?ه دشمنان اسلام،‌ مردم و استعمارگران به کار گرفتند. دهه انقلاب از رشحات اسلام است و آئ?نه ا? است که خورش?د اسلام در او درخش?د و ا?ن دهه با?د با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. ا?ن مراسم را با ه?جانها? عاطف? صح?ح با?د با طراوت و تازه کرد. در مذهب ما،‌ احساسات،‌ گر?ه و شاد?، حب و بغض و عشق و نفرت جا?گاه والا?? دارد. از ا?ن رو جشنها? دهه فجر م? با?ست? همچون مراسم و اع?اد مذهب? گرام? داشته شود و مردم? باشد. با?د کل?ه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره ? فراموش نشدن? حضرت امام و پ?روز? انقلاب اسلام? را جشن بگ?رند. صداوس?ما با?د ف?لمها و سر?الها? تلو?ز?ون? و برنامه ها?? بمناسبت دهه فجر ته?ه کند که ?ادآور خاطره ها? خوش انقلاب باشد و حضور همه جانبه ? مردم و حل شدن آنان را در دوران انقلاب نشان دهد.

 منبع: سا?ت تب?ان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۰۴
هادی قلعه نوی
سلام نماز بهتر?ن گواه بر قدرت شفاعت پ?امبر (ص) در برزخ است

ما پ?امبر (ص) را متوفا نم?‌دان?م، چرا که در دعا‌ها و ز?ارات ا?شان را خطاب قرار داده و به ا?شان سلام م?‌ده?م و در تشهد پس از شهادت?ن بر آن حضرت (ص) صلوات م?‌فرست?م.


شفاعت ?ک? از آموزه ها? اص?ل اسلام? است که درپ? آن شخص? دارا? مقام و منزلت را ب?ن خود و خدا واسطه قرار م? ده?م تا خواسته ها?مان اجابت شود؛ ا?ن مهم از سو? فرقه ضاله وهاب?ت رد و بهانه ا? برا? ز?ر سوال بردن ش?عه شده است. از ا?ن رو در گفتگو با حجت الاسلام عباس جعفر? فراهان?، کارشناس فرق و مذاهب و استاد حوزه و دانشگاه در خصوص مساله شفاعت پ?امبر (ص) و شبهات? که وهاب?ت در ا?ن زم?نه مطرح م? کنند گفتگو?? انجام داده ا?م؛ گفتگو? ما را با دب?ر شورا? کتاب مجمع جهان? اهل ب?ت (ع) م? خوان?د:
 

ش?عه همواره از طرق مختلف از سو? وهاب?ت در معرض اتهام قرار م? گ?رد و ا?ن فرقه ساختگ? هر نوبت با طرح شبهه ا? ش?عه را متهم به شرک م? کند؛ از جمله وهاب?ون مطرح م? کنند که شفاعت طبق آ?ه 225 سوره بقره "من ذالذ? ?شفع عنده ربه"، منحصر به خداست نه پ?امبر (ص) و د?گر افراد، و از ا?ن رو ش?ع?ان با اعتقاد به شفاعت پ?امبر (ص) خود را از جرگه د?ن اسلام خارج کرده اند؛ چطور م? توان به ا?ن بهانه تراش? پاسخ داد؟به طور کل? وهاب?ت شخص?ت پ?امبر (ص) را در حد? م? داند که تنها به ا?شان از طر?ق جبر??ل وح? نازل م? شده و آن حضرت (ص) واسطه ابلاغ بوده چرا که ا?ن مساله در قرآن تصر?ح شده است: "وَمَا عَلَ? الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِ?نُ"( نور، آ?ه 54) و اگر کس? غ?ر از ا?ن قائل شود، مشرک است!
اما در پاسخ به ا?ن مساله با?د ابتدا به تشر?ح معنا? شفاعت پرداخت. شفاعت ?عن? واسطه قرار دادن شخص? که دارا? مقام و کرامت است برا? فرد? که در مس?ر زندگ? و ا?مان خود دچار اشتباه و گناه شده و اکنون پش?مان است و قصد بازگشت به سو? خدا را دارد؛ به هم?ن منظور ?ا برا? درخواست اجابت دعا، فرد پ?امبر (ص) ?ا شخص? را که از سو? خدا دارا? توانا?? و قدرت است را واسطه قرار داده تا شفاعت او را نزد پروردگار کند. همان طور که ما در امور روزمره خود ب? ن?از از د?گران ن?ست?م و نم? توان همه کارها را به تنها?? انجام داد و همه افراد نم? توانند همه کارها را به عهده بگ?رند؛ برا? مثال وقت? فرد? ب?مار شود، به سراغ پزشک رفته و خود را درمان م? کند و او نم? تواند همزمان هم معلم باشد هم دکتر هم نجار هم نانوا هم راننده و ... بنابرا?ن افراد در کارها? روزمره خود به پزشک و معلم و نانوا و ... متوسل م? شوند. 
لذا م? توان گفت مسلمانان در پ?مودن مس?ر بندگ? خدا به دل?ل آنکه علم آنها مانند پ?امبر (ص) ن?ست، متوسل به پ?امبر (ص) شده و او را واسطه م?ان خود و خدا قرار م? دهند تا آنها را ببخشا?د ?ا دعا?شان را مستجاب کند و هرگز ا?ن مقام را به صورت مستقل برا? پ?امبر (ص) قائل ن?ستند. از ا?ن رو، ا?شان به دل?ل آن تقرب و مقام عصمت و علم? و توانا?? که از سو? خدا در?افت کرده اند و از ب?ن بندگان گز?نش شده اند، م? توانند بندگان خدا را شفاعت کنند. بنابرا?ن معنا? آ?ه ?اد شده ا?ن است که ه?چ کس نم? توان بدون اذن خدا شفاعت کند.
حال با?د د?د وهاب?ت چطور شفاعت را منحصر به خدا م? کند در حال? که در سوره مائده آ?ه 110 ب?ان شده است:" إِذْ قالَ اللَّهُ ?ا ع?سَى ابْنَ مَرْ?َمَ اذْکُرْ نِعْمَت?‏ عَلَ?ْکَ وَ عَلى‏ والِدَتِکَ إِذْ أَ?َّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِ? الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْج?لَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّ?نِ کَهَ?ْئَةِ الطَّ?ْرِ بِإِذْن?‏ فَتَنْفُخُ ف?ها فَتَکُونُ طَ?ْراً بِإِذْن?‏ وَ تُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْن?‏ وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْن?؛ ( به ?اد آر ) هنگام? که خدا گفت: ا? ع?س? بن مر?م! نعمت مرا بر خود و بر مادرت متذکر باش، آن گاه که تو را به وس?له روح القدس تأ??د کردم که با مردم در گهواره (به اعجاز) و در سن م?انسال? (به وح?) سخن م? گفت?، و آن گاه که تو را کتاب (خودت و کتاب ها? آسمان?) و احکام شر?عت و علوم عقل? و تورات و انج?ل آموختم، و هنگام? که از گل مانند شکل پرنده به اذن (تکو?ن?) من درست م? کرد? پس در آن م? دم?د? و به اذن و اراده من پرنده م? شد، و به اذن من کور مادرزاد و مر?ض پ?س را شفا م? بخش?د? و آن گاه که مردگان را به اذن من ( از قبر زنده ) ب?رون م? آورد?."
در ا?ن آ?ه ب?ان شده است حضرت ع?س? (ع) به اذن خدا شفا م? داد و حت? مرده را زنده م? کرد و ا?ن امر مستقل و بدون اذن خدا نبود. بنابرا?ن پ?امبر (ص) که برتر?ن مخلوقات و اشرف انسان ها است ن?ز با اذن خدا هم در دن?ا و هم در آخرت از مقام شفاعت بندگان برخوردار است. البته در آ?ات د?گر? ن?ز به شفاعت پ?امبران اشاره شده است که از جمله م? توان به شفاعت حضرت ?عقوب (ع) برا? فرزندان خود اشاره کرد که وقت? آنها از کرده خود پش?مان شدند، از پدر خواستند برا? آنها نزد خدا طلب شفاعت کند:" قَالُواْ ?َا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِ?نَ"(?وسف، آ?ه 97)
 

وهاب?ت شفاعت ا?شان را در برزخ نم? پذ?رند چرا که قائل اند پ?امبر (ص) از دن?ا رفته و نم? تواند چن?ن مقام? داشته باشد؛ چطور ا?ن مساله قابل توج?ه است؟اگر ما بپذ?ر?م که طلب دعا و شفاعت از پ?امبر (ص) جا?ز است (همان طور که ثابت شد)، و از سو? د?گر بپذ?ر?م ا?شان صاحب مقام عصمت و دارا? علم لدن? است، م? توان گفت ا?ن مقام تنها در زمان ح?ات به آن حضرت (ص) بخش?ده نشده که پس از ممات از پ?امبر (ص) گرفته شود؛ چنان که از نظر عقل? و فلسف? علم از مجردات بوده و قابل?ت جدا?? از انسان را ندارد در واقع علم از عوارض ماد? ن?ست که با پ?ر شدن انسان از او گرفته شود ?ا با مرگ او از ب?ن رود، بلکه با او مانده و در ح?ات برزخ? و اخرو? ن?ز تجل? خواهند داشت چون در ذات آنها قرار گرفته است.
بنابرا?ن ما معتقد?م وقت? شفاعت در زمان ح?ات پ?امبر (ص) امکان پذ?ر است، در ح?ات برزخ? ن?ز ا?ن امکان وجود دارد. از سو? د?گر ما پ?امبر (ص) را فرد? متوفا فرض نم? کن?م چرا که وقت? در دعاها و ز?ارات ا?شان را خطاب قرار داده و سلام بر ا?شان م? گو??م، ا?ن ?عن? ا?شان را غ?رزنده تلق? نم? کن?م همان طور که در تشهد پس از شهادت?ن صلوات و درود بر ا?شان فرستاده و در سلام نماز ن?ز با جمله السلام عل?ک ا?ها النب? و رحمة الله و برکاته، بر آن حضرت درود و سلام م? فرست?م پس چگونه ممکن است ما حضرت (ص) را فرد? غ?رح? به حساب آور?م اما به ا?شان هر روز در نماز سلام کن?م!
?ا زمان? که همه مسلمانان از هر فرقه ا? به کنار قبر ا?شان م? روند و سلام به آن حضرت (ص) م? دهند، آ?ا به فرد? متوفا که درک? از ح?ات ندارد سلام م? دهند؟! ?ا به فرد? که به دل?ل مقام علم و عصمت و برتر? که بر همه موجودات دارد، پس از رخت بر بستن از دن?ا همچنان مقام او پابرجا بوده و م? تواند بندگان خدا را شفاعت کند؟ بنابرا?ن، اگر قائل به مقام علم و عصمت برا? پ?امبر (ص) شو?م، با?د دانست علم و عصمت ه?چ گاه از ب?ن رفتن? ن?ست که با زمان و مرگ از دست روند و ا?ن مقام برا? پ?امبر (ص) جاودان است و حضور و غ?اب جسمان? ا?شان در ا?ن مقام تفاوت? برا? مسلمانان ندارد. همان طور که وقت? فرد? پدر و مادر خود را دوست دارد و برا? آنها مقام? قائل است، با دور ماندن از آنها ?ا از دست دادن ا?شان، مقام والد?ن برا? فرد از ب?ن نم? رود و او همچنان پدر و مادر خود را دوست دارد و احترام برا? آنها قائل است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۲ ، ۱۴:۵۰
هادی قلعه نوی

مراسم عزادار? دهه اول محرم

ز?ارت عاشورا : هرشب قبل از سخنران?

سخنران : حضرت حجه الاسلام  والمسلم?ن افچنگ?

موضوعات سخنران?:

  • شرح صدر ، کل?دها و دستاوردها
  • تاث?ر جهاد و شهادت در ماندگار? د?ن
  • نهضت امام حس?ن عل?ه السلام ( پ?امها و پ?امدها)
  • مد?ر?ت معجزه آسا? امام حس?ن عل?ه السلام در روز عاشورا
  • عاشورا آزما?شگاه واقع? ولا?ت و برائت
  • جوانمرد?ها و ناجوانمرد?ها در واقعه عاشورا

مداحان: حضرت حجه الاسلام  والمسلم?ن افچنگ?-محمد قلعه نو?(جاجرم?)

زمان :از شب اول محرم به مدت ده شب                  شروع مراسم   ساعت 20:00

مکان : ه?ئت شاه حس?ن? شهر روداب - مسجد جامع شهر روداب


کانون فرهنگ? هنر? اسرار مسجد جامع روداب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۴:۵۰
هادی قلعه نوی

21 ramazan 300x225 اس ام اس ها? تسل?ت به مناسبت شهادت حضرت عل? (ع)

امشب، زمینیان در ماتمند و آسمانیان چشم انتظار، غم و اندوه سراسر کوفه را در بر گرفته، گریه بر چشم ها سنگینی می کند و هُرم سینه، لب ها را می سوزاند. بغض در پشت در و در فرصت گریستن صف کشیده است، دیگر دل به دنبال واژه ها نمی گردد. اشک، بی بهانه سرازیر می شود. امشب، شب ناله در فراق پدری مهربان است، که جز چاه و نخل و ماه، کسی گریه اش را ندیده بود. پدری که با آه یتیمان کوفه، شریک بود و غصه های همه را بر جان خود هموار می کرد. یتیمان گرد خانه اش جمع می گردند و بر یتیمیِ خویش می گریند که: ای پدر خوبی ها! چگونه ما را در این دنیای ظلمانی رها کردی؟ بعد از تو، بر در کدامین خانه بکوبیم و یاری طلبیم؟
بیست و یکم رمضان، سالروز شهادت بزرگ مردى است که پیشینیان به حقیقت او نرسیده اند و آیندگان نیز مانند او را نخواهند دید. آری! علی، مفهوم بی انتهایی است که در محدوده واژه و قلم نمی گنجد. علی، اوج قدرت خداوندی است که فروغ جاودانگی اش دنیا را در برگرفته است. على «نعیم‏» است، همان نعمت‏بزرگى که خداوند در روز رستاخیز بى‏گمان درباره وی سؤال خواهد کرد که آیا شکر این نعمت را به جاى آورده اید؟ و شکرانه این نعمت ‏بزرگ، تنها در پیروى و تبعیت از على و اولاد على محقق خواهد شد و لاغیر. على «صدیق‏» است زیرا هر جا سخن از رسول خدا(ص) به میان آمده، پس از وی به نحوى به على اشاره شده است. خداوند در سوره زمر مى‏فرماید: «و الذى جاء بالصدق و صدق به اولئک هم المتقون، و آن کسى که صدق و راستى را آورد و کسى که او را تصدیق نمود، آنان تقوا پیشگانند.‏»
على «صالح المؤمنین‏» است جایى که ولایت ‏به خدا نسبت داده مى‏شود چه کسى پس از «الله‏» ولایت‏ بر مؤمنین را دار است؟ و مقصود از «الذین آمنوا» در آیه ولایت على است، زیرا تنها او بود که در حال نماز، به سائلى صدقه داد و خداوند آیه ولایت را در شأن وی نازل نمود و در جاى دیگر نیز خداوند مى‏فرماید: «فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤمنین‏» پس خداوند و جبرئیل و آن رادمرد شایسته از مؤمنان، ولى است.
در قرآن آیاتی در شأن آن امام همام و شیعیان او نازل شده است. از آن جمله: روزی پیامبر(ص) فرمود: «ای علی، آیا این سخن پروردگار را شنیده ای: کسانی که ایمان آورده اند و کار شایسته کرده اند، آن ها بهترین مردمان اند. مقصود از این آیه، تو و شیعیان توست و وعده گاه من با شما، حوض کوثر است. آن گاه که امت ها برای حسابرسی آورده شوند، شما در حالی فراخوانده می شوید که پیشانی سپیدانِ حجله نشین هستید».

برداشت‌هایی از سیره امام علی(ع)

تربیت نفس
عدی بن حاتم می گوید: به دیدار امیرالمؤمنین(ع) رفتم. دیدم در مقابل ایشان، کاسه ای آب، پاره ای نانِ جو و قدری نمک بود. گفتم: یا امیرالمؤمنین، این درست نیست که شما روز را گرسنه، مشغول کار و تلاش سپری کنید و شب را بیدار باشید و همیشه با رنج و سختی ها دست و پنجه نرم کنید و بعد هم افطار شما نان جو و نمک باشد. امام فرمود: " ای حاتم! نفس خودت را به قناعت و ریاضت عادت بده و گرنه این نفس بیش از آن‌چه که برای او کافی است، از تو طلب خواهد کرد."1 

کنترل نفس
کنترل نفس، از سفارش‌های مهم ائمه معصوم علیهم‌السلام بوده است. امیر المؤمنین(ع) فرمود: " کسی‌که بر هوای نفس چیره نشود، نفس بر او چیره خواهد شد."2
نقل است، روزی حضرت امیر(ع) از در دکان قصابی می گذشت. قصاب به جهت علاقه به آن حضرت عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! گوشت های خوبی آورده ام؛ اگر می خواهید مقداری ببرید. حضرت فرمود: «الآن پول ندارم که بخرم.» قصاب عرض کرد: من صبر می کنم؛ پولش را بدهید. حضرت در پاسخ فرمود: «من به شکم خود می گویم که صبر کند."3 

 
حلال آن حساب دارد، حرام آن عقاب ...
امیرالمؤمنین(ع) وقتی در شب نوزدهم ماه رمضان، مهمان امّ کلثوم دختر خویش بود و دو غذا (نمک و شیر) را بر سر سفره دید، فرمود: دخترم! آیا قبلاً دیده ای که پدرت در یک سفره دو نوع غذا بخورد؟ آیا می خواهی فردای قیامت، ایستادن علی در برابر خدای سبحان به‌خاطر محاسبه و حساب پس‌دادن باشد؟ دخترم! بر حلال دنیا حساب است و بر حرام آن عقاب و عذاب." 4


تغافل و چشم پوشی
شخصی به امیرالمؤمنین(ع) دشنام داد. حضرت، سخن او را نشنیده گرفته، فرمودند:" به گوش خود شنیدم که کسی به من دشنام داد، ولی به روی خود نیاوردم و گفتم که شاید به علی دیگری بد می گفته است."5
تغافل و نادیده‌گرفتن، به جهت تقویت حلم و بردباری و هم برای تربیت بهتر افراد، ارزش اخلاقی محسوب می شود. بسیار شنیده و دیده ایم که بزرگان دین در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی و حتی خانوادگی، خود را به تغافل زده و برای حفظ مصالح، از برخورد مستقیم خودداری کرده اند.
باید توجه داشت که بین تغافل و غفلت بسیار فرق است. در تغافل همان‌گونه که گفته شد، عنصر حلم و بردباری بسیار کارآمد است؛ اما در غفلت، نوعی بی‌تفاوتی، سستی و بی‌غیرتی دیده می شود که انسان را از یاد خدا دور و در معرض سقوط قرار می دهد.
 
مهمان نوازی
روزی اصحاب، حضرت علی(ع) را بسیار غمگین دیدند. شخصی از ایشان پرسید چرا محزونی؟ ایشان در پاسخ فرمود: هفت روز گذشته و هنوز میهمانی به خانه ما نیامده است."6

خجلت اظهار
بزرگان، هیچ‌گاه نیکی خود را به افراد یادآور نمی شدند، حتی در هنگام انفاق، به صورت شخص نگاه نمی کردند و گاه، درخواست می کردند آن‌ر‌‌ا اظهار نکند و روی زمین بنویسد.8
نقل می کنند، روزی شبی حارث همدانی به محضر علی علیه‌السلام اظهار نیاز کرد. حضرت فرمود:" آیا مرا برای بیان حاجت خود شایسته می دانی؟ " گفت: آری. خدا به شما جزای خیر دهد. حضرت، چراغ را خاموش کرد تا چهره او را نبیند و آن‌گاه به حارث فرمود: «به این جهت چراغ را خاموش کردم که چهره ات دچار شرم و شکستگی نشود."9

منابع:

1 .بحار الانوار، محمد تقی مجلسی رحمه‌الله، ج 40، ص 325
2 .منتخب میزان الحکمه، محمد محمدی ری‌شهری، ص 509، ح 6207
3 .حکایت‌ها و هدایت‌ها در آثار استاد شهید مرتضی مطهری رحمه‌الله، محمد جواد صاحبی، ، ص 107
4 .بحارالانوار، محمدتقی مجلسی رحمه‌الله، ج 42، ص 275
5 .بحار الانوار، محمد تقی مجلسی رحمه‌الله، ج 56، ص 44
6 .همان، ج 41، ص 28
7 .همان، ج 72 ص 461
8 .آموزه های اخلاقی‌ ـ رفتاری امامان شیعه علیهم ‌السلام،محمدتقی عبدوس و محمد محمدی اشتهاردی، ص648
9 .بحار الانوار، محمد تقی مجلسی رحمه الله، ج41، ص36


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۰۳
هادی قلعه نوی

پ?امبر اکرم (ص ) به حسن(ع) و برادرش حس?ن(ع) علاقه خاصى داشتند و بارها مى فرمود ند که حسن و حس?ن فرزندان منند و به پاس هم?ن سخن على(ع) به سا?ر فرزندان خود مى فرمودند: شما فرزندان من هست?د و حسن و حس?ن فرزندان پ?غمبر خدا?ند. امام حسن(ع) هفت سال و خرده اى زمان جد بزرگوارش را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پ?امبر (ص ) که با رحلت حضرت فاطمه(س) دو ماه ?ا سه ماه ب?شتر فاصله نداشت ، تحت ترب?ت پدر بزرگوار خود قرار گرفت
[تصو?ر:  www.roozgozar.com-2180.gif]





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۲۷
هادی قلعه نوی

شعبان شد و پ?ک عشق از راه آمد

عطر نفس بق?ه الله آمد

 با جلوه سجاد و ابوالفضل و حس?ن

  ?ک ماه و سه خورش?د در ا?ن ماه آمد

م?لادامام حس?ن (ع)روز پاسدار،حضرت عباس(ع) روز جانباز و حضرت امام سجاد(ع) بر همه ش?ع?ان مبارکباد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۲ ، ۰۲:۴۲
هادی قلعه نوی