عالیترین مراحل توحید در دعای عرفه
به گزارش سرو?س وبلاگ صراط، سبو? معرفت در آخر?ن به روز رسان? خود نوشت:
در قسمتی از بخش پایانی دعای عرفه که بدان اشاره شد چنین آمده است:... معبودا! تردّد من در آثار، موجب دوری وصول و شهود میشود. پس مرا خدمتی فرمای تا بهتو رسانَدَم. چگونه با چیزهایی که در وجود خویش نیازمندتوانَد بر تو استدلال میشود؟ آیا مگر غیر تو را ظهوری است که تو را نباشد و او سبب پیدایی تو شود؟ چه وقت از نظر پنهان شدی تا به دلیلی که به تو رهنمون شود، نیازمند گردی؟ و چه وقت از ما دور شدی تا آثارْ ما را به تو برساند؟ کور است[1] دیدهای که تو را مراقب خود نمیبیند! و در زیان است[?] سوداگری بندهای که بهرهای از عشق تو در آن نیست!
خدایا! فرمان رجوع به آثار دادی امّا تو خود به پوشش نورها و به راهنمایی مشاهده و استبصار مرا به سوی خویش بازگردان تا از طریق آنها به تو بازگردم چنانکه از طریق آنها به کوی تو داخل شدم، در حالی که ضمیرم از نظر به آثارْ مصون، و همّتم از اتکای بر این آثار بالاتر باشد که تو بر هر چیز توانایی...: «إلهی تردُّدی فی الآثار یوجب بعد المزار فاجمعنی علیک بخدمة توصلنی إلیک. کیف یُستدلُّ علیک بما هو فی وجوده مفتقرٌ إلیک؟ أیکون لغیرک من الظُّهور ما لیس لک حتی یکون هو المظهر لک؟ متی غبت حتی تحتاج إلی دلیل یدلّ علیک ومتی بَعُدتَ حتی تکون الآثار هی الّتی توصل إلیک؟ عمیت عین لاتراک علیها رقیباً وخسرت صفقة عبدٍ لم تجعل له من حبّک نصیباً. إلهی أمرت بالرُّجوع إلی الآثار فارجعنی إلیک بکسوة الأنوار وهدایة الاسْتبصار حتّی أرجع إلیک منها کما دخلت إلیک منها مصون السّر عن النّظر إلیها ومرفوع الهمّة عن الاعتماد علیها، إنّک علی کلِّ شیءٍ قدیر» [?].
در این بخش، امام حسین(علیه السلام) به خدای سبحان عرض میکند: «خدایا! گرچه در قرآن فرمودی: سراسر عالم نشانههای توحید است، ولی مرا به نشانهها ارجاع نده؛ زیرا اگر مرا به آثار آفاقی یا انفسی ارجاع دهی، تا از نشانهها به صاحب نشان برسم مسیری بس طولانی میشود. خودت را به من نشان ده؛ این نشانهها توان آنکه تو را به طور کامل نشان دهد ندارد. حتی سرزمین مکه و مواقف حج را که فرمودی: (فیه ایات بیّنات) [?]، هیچ یک چنان ظهوری که تو را بنمایاند ندارد.
خدایا! تو که (نور السموات والأرض) [?] و از هر نشانهای آشکارتر و به من نزدیکتری، چرا مرا به نشانهها ارجاع میدهی؟ پروردگارا! کی غایب شدی تا من برای اثبات وجود تو استدلال کنم؟ استدلال برای پیبردن از نشانه به غایب است. تو که خود فرمودی: (أو لم یکف بربّک أنّه علی کل شیء شهید) [?]، نیازی به دلیل و برهان نداری که من از آیات به تو پیببرم. پس خودت را آنچنان به من بنما که بیواسطه و با شهود قلبی تو را ببینم».
این بیانات نورانی و عمیق، سخن کسی است که پروردگارش شراب طهور بدو نوشانید و ضمیرش از نظر به غیر ساقی پاک و از حب شراب، اگرچه طهور است، مطهّر ماند؛ زیرا قلب او چنان به حب ساقی شیفته بود که جایگاهی برای عشق به دیگری در آن یافت نمیشد. چنین دعایی سزاست که مغز همه عبادات باشد؛ زیرا خود عبادتی صرف است که هیچ مجالی برای ظهور غیرمعبود در آن نیست و جز معبود در آن طلب نمیشود و مقصودی جز شناخت معبود به خود معبود و نه با چیز دیگری همچون آیات آفاقی یا انفسی در آن نیست!
پس در این بخش از دعا دلیل با مدلول متحد است؛ زیرا خدای سبحان با ذات خود بر ذات خویش دلالت میکند. بر خلاف سایر بخشهای دعا که یا استدلال بر خدای سبحان است به وسیله آیات آفاقی، که در این حالت هر یک از مستدل و دلیل و مدلول در جایگاهی جدا از خدا قرار میگیرند، و یا استدلال برخدای تعالی است به وسیله آیات انفسی، که در این حالت اگرچه مستدل و دلیل متحد میشود امّا هر یک از آن دو از مدلول جدا میگردد و معلوم است که دلیل اگر عین مدلول نباشد ممکن نیست که بتواند بر آن کاملاً دلالت کند، بر خلاف موردی که دلیل عین مدلول باشد، چنانکه در این دعای رفیع همین نکته به چشم میخورد؛ زیرا امام حسین(علیه السلام) به خدا بر خدا استدلال میکند و او را از ذات آشکارش میشناسد و حکم میکند به اینکه ظهوری برای غیرخدای تعالی نیست تا آشکارکننده خداوند باشد.
خلاصه آنکه، این دعا برهان صدیقین را به حکمای متألّه اسلامی تعلیم داد و عرفا را نیز به شهود تشویق کرد و متعبدان را هشدار داد و سالکان را بیدار کرد تا در وادی ایمنِ دوست قدم گذاشته و راهی را بپیمایند که عین هدف است؛ زیرا از خدا به خدا رسیدن یعنی از مقصد به مقصود نائل آمدن.
به وصال و شهود مزبور دیگران نیز همچون معصومین(علیهم السلام) میتوانند نایل شوند، گرچه هر کسی راهی ویژه برای نیل بدان دارد که متفاوت از دیگران است؛ بعضی راهها بسیار وسیع و روشن، و برخی دیگر باریک است. پس راه و رابطهای ویژه بین هر انسان با خداست که غیر خدا در آنْ راه ندارد. چنانکه امیرمؤمنان، علی(علیهالسلام) به خداوند عرض میکند: خدایا! اجازه ندادی بعضی از گناهان مرا حتی فرشتگان مأمور ثبت عقاید و افکار و اخلاق و اعمال، بفهمند و بنویسند: «والشاهد لما خفی عنهم وبرحمتک أخفیته وبفضلک سَترتَه» [?]. پس هر انسان با پروردگار جهان رابطهای ویژه دارد که بر ملائکه نیز پوشیده است.
شایان ذکر اینکه، در دعاهای امام سجاد(علیه السلام) در سحرهای ماه مبارک رمضان، میتوان نظیر دعای رفیع عرفات را مشاهده کرد. آن حضرت در آنجا میفرماید: به تو، تو را شناختم و تو خود مرا بر خویشتن رهنمون شدی: «بکعرفتک وأنت دللتنی علیک» [?]، و نیز میفرماید: راه آنکه به سوی تو کوچ میکند، نزدیک است و تو از خلق خویش پنهان نشدی جز آنکه کردارهایشان آنها را از تو محجوب ساخته است: «أن الراحل إلیک قریب المسافة وأنک لا تحتجب عن خلقک إلاّ أن تحجبهم الأعمال(الآمال) دونک» [?]. همچنین امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) در دعای صباح میفرماید: ای آنکه با ذات خویش بر ذات خود رهنمون است: «یا من دلّ علی ذاته بذاته»[?]، [1?]