چرا برخ? از دعاها مستجاب نم?شود؟
پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۶:۴۴ ق.ظ
«توجه خداوند به بندگانش ا?ن گونه است که خداوند با تمام اسماء حسنا و جهات به بندگانش توجه دارد».
وجود مبارک پ?امبر اسلام ـ صل? الله عل?ه و آله ـ ن?ز وقت? با کس? حرف م?زد ?ا مخاطب کس? بود با تمامچهره به و? نگاه م?کرد، ز?را او مظهر خدا?? است که وقت? به کس? م?گو?د: «?َا أَ?ُّهَا الَّذِ?نَ آمَنُوا» ?ا مخاطب کس? است که در دعا م?گو?د «?ا الله» با تمام جهات و اسماء حسنا?ش به مخاطب م?نگرد. لذا انسان برا? ا?نکه دعا?ش مستجاب شود، با?د با تمام هو?ّت به طرف خدا برود.
ا?ن که م?ب?ن?د برخ? از ادع?ه ما مستجاب ن?ست برا? ا?ن است که ?ک مقدار? از توجه ما نزد قدرتها? خود ما ?ا وابستگ?ها? ماست و تنها بخش? از توجه ما به طرف الله است، کس? که هم به طب?ب چشم دوخت، هم به دارو، هم به قدرت تحص?ل دارو و هم به قدرت پرستار، چن?ن انسان? م?گو?د «اللهم اشفن?» ا?ن ن?مرخ با خدا دارد سخن م?گو?د، برا? ا?ن که بخش? از توجهش متوجه خداست و بخش? از توجهش متوجه امکانات خودش است، چن?ن دعا??، دعا? خالص ن?ست.
ما که م?خواه?م راه اخلاق? را بپ?ما??م؛ ?ک? از راهها?ش ا?ن است که به ما گفتند: «تَخلَّقوا بأخلاق الله». انسان با?د بکوشد مظهر اسماء حسنا? اله? بشود، هر کس? در هر محلّ?، سِمت?، شغل? و فنّ? که دارد مظهر نام خدا شود؛ ا?ن م?شود اخلاقِ کاربرد?، وگرنه کل? از آن جهت که کل? است کاربرد? نخواهد بود، اگر چن?ن شد انسان م?تواند در هر موطن? خود و حوزه خود و قلمرو اخلاق?اش را بشناسد و آن کل?ات را کاربرد? کند.
برا? تخلق به اخلاق اله?، بخش? به بررس? اسماء حسنا? اله? برم?گردد و بخش? د?گر که در قرآن کر?م ن?ز به آن اشاره شده، ا?ن است که پ?امبر گرام? اسلام اسوه شماست که با?د به آن ائتسا و تأسّ? کن?د، لذا بررس? س?ره آن حضرت، اخلاق آن حضرت، آداب آن حضرت، رفتار و گفتار آن حضرت ا?ن وس?له اقتدا?، اسوهگ?ر? ما و راه? برا? تخلّق به اخلاق اله? شدن است.
صحنه قلب، صحنه کتابت است که حقا?ق ا?مان در ا?ن صحنه و صح?فه نوشته م?شود، و بخش اص?ل کتاب همان است که با رفتار و گفتار و ن?ّات و اخلاقمان در صحنه نفس، صح?فها? ترس?م م?کن?م. معلوم م?شود در درون ما ?ک صح?فه مستور? هست که ?وم النشور ?عن? ق?امت ا?ن کتاب ب?رون م?آ?د و باز م?شود.
ا?ن که م?ب?ن?د برخ? از ادع?ه ما مستجاب ن?ست برا? ا?ن است که ?ک مقدار? از توجه ما نزد قدرتها? خود ما ?ا وابستگ?ها? ماست و تنها بخش? از توجه ما به طرف الله است، کس? که هم به طب?ب چشم دوخت، هم به دارو، هم به قدرت تحص?ل دارو و هم به قدرت پرستار، چن?ن انسان? م?گو?د «اللهم اشفن?» ا?ن ن?مرخ با خدا دارد سخن م?گو?د، برا? ا?ن که بخش? از توجهش متوجه خداست و بخش? از توجهش متوجه امکانات خودش است، چن?ن دعا??، دعا? خالص ن?ست.
ما که م?خواه?م راه اخلاق? را بپ?ما??م؛ ?ک? از راهها?ش ا?ن است که به ما گفتند: «تَخلَّقوا بأخلاق الله». انسان با?د بکوشد مظهر اسماء حسنا? اله? بشود، هر کس? در هر محلّ?، سِمت?، شغل? و فنّ? که دارد مظهر نام خدا شود؛ ا?ن م?شود اخلاقِ کاربرد?، وگرنه کل? از آن جهت که کل? است کاربرد? نخواهد بود، اگر چن?ن شد انسان م?تواند در هر موطن? خود و حوزه خود و قلمرو اخلاق?اش را بشناسد و آن کل?ات را کاربرد? کند.
برا? تخلق به اخلاق اله?، بخش? به بررس? اسماء حسنا? اله? برم?گردد و بخش? د?گر که در قرآن کر?م ن?ز به آن اشاره شده، ا?ن است که پ?امبر گرام? اسلام اسوه شماست که با?د به آن ائتسا و تأسّ? کن?د، لذا بررس? س?ره آن حضرت، اخلاق آن حضرت، آداب آن حضرت، رفتار و گفتار آن حضرت ا?ن وس?له اقتدا?، اسوهگ?ر? ما و راه? برا? تخلّق به اخلاق اله? شدن است.
صحنه قلب، صحنه کتابت است که حقا?ق ا?مان در ا?ن صحنه و صح?فه نوشته م?شود، و بخش اص?ل کتاب همان است که با رفتار و گفتار و ن?ّات و اخلاقمان در صحنه نفس، صح?فها? ترس?م م?کن?م. معلوم م?شود در درون ما ?ک صح?فه مستور? هست که ?وم النشور ?عن? ق?امت ا?ن کتاب ب?رون م?آ?د و باز م?شود.
۹۳/۰۲/۱۸