«توجه خداوند به بندگانش ا?ن گونه است که خداوند با تمام اسماء حسنا و جهات به بندگانش توجه دارد».

ا?ن که م?ب?ن?د برخ? از ادع?ه ما مستجاب ن?ست برا? ا?ن است که ?ک مقدار? از توجه ما نزد قدرتها? خود ما ?ا وابستگ?ها? ماست و تنها بخش? از توجه ما به طرف الله است، کس? که هم به طب?ب چشم دوخت، هم به دارو، هم به قدرت تحص?ل دارو و هم به قدرت پرستار، چن?ن انسان? م?گو?د «اللهم اشفن?» ا?ن ن?مرخ با خدا دارد سخن م?گو?د، برا? ا?ن که بخش? از توجهش متوجه خداست و بخش? از توجهش متوجه امکانات خودش است، چن?ن دعا??، دعا? خالص ن?ست.
ما که م?خواه?م راه اخلاق? را بپ?ما??م؛ ?ک? از راهها?ش ا?ن است که به ما گفتند: «تَخلَّقوا بأخلاق الله». انسان با?د بکوشد مظهر اسماء حسنا? اله? بشود، هر کس? در هر محلّ?، سِمت?، شغل? و فنّ? که دارد مظهر نام خدا شود؛ ا?ن م?شود اخلاقِ کاربرد?، وگرنه کل? از آن جهت که کل? است کاربرد? نخواهد بود، اگر چن?ن شد انسان م?تواند در هر موطن? خود و حوزه خود و قلمرو اخلاق?اش را بشناسد و آن کل?ات را کاربرد? کند.
برا? تخلق به اخلاق اله?، بخش? به بررس? اسماء حسنا? اله? برم?گردد و بخش? د?گر که در قرآن کر?م ن?ز به آن اشاره شده، ا?ن است که پ?امبر گرام? اسلام اسوه شماست که با?د به آن ائتسا و تأسّ? کن?د، لذا بررس? س?ره آن حضرت، اخلاق آن حضرت، آداب آن حضرت، رفتار و گفتار آن حضرت ا?ن وس?له اقتدا?، اسوهگ?ر? ما و راه? برا? تخلّق به اخلاق اله? شدن است.
صحنه قلب، صحنه کتابت است که حقا?ق ا?مان در ا?ن صحنه و صح?فه نوشته م?شود، و بخش اص?ل کتاب همان است که با رفتار و گفتار و ن?ّات و اخلاقمان در صحنه نفس، صح?فها? ترس?م م?کن?م. معلوم م?شود در درون ما ?ک صح?فه مستور? هست که ?وم النشور ?عن? ق?امت ا?ن کتاب ب?رون م?آ?د و باز م?شود.

-
- 



